کد خبر: 1236441
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰
آرش نورآقایی، پژوهشگر، مدرس و فعال حوزه گردشگری:
سفر به عنوان موضوعی ذیل اوقات فراغت «یاد گرفتنی» است. بخشی از این یادگیری چگونه رفتن، بخشی چرا رفتن و بخش دیگر کجا رفتن است. ما باید بپرسیم و بدانیم طرف دوست دارد موزه ببیند یا طبیعت یا ترکیبی از این‌ها را؟!

جوان آنلاین: آرش نورآقایی از پژوهشگران، مدرسان و چهره‌های فعال حوزه گردشگری معتقد است که سفر رفتن همانند کتاب خواندن یاد گرفتنی است. وی می‌گوید: چگونه سفر کردن، به کجا سفر کردن و حتی چرا سفر کردن یاد گرفتنی است و نیازمند آموزش دادن است. گفتگو با او را در ادامه می‌خوانید. 
 
به نظر شما آیا سفر در سال‌های اخیر کم شده است و اساساً چرا باید سفر کنیم؟
بر عکس این تفکر که سفر کم شده اتفاقاً سفر افزایش بیشتری هم داشته است هر چند آمار دقیقی در دست نیست، اما آنچه دیده می‌شود افزایش سفرهاست. 
اساساً صنعت گردشگری ذیل صنعت اوقات فراغت جای می‌گیرد. سفر رفتن مثل سینما و کنسرت رفتن ذیل اوقات فراغت است. در جامعه مدرن به دلیل فشار‌های ناشی از روزمرگی در شهر‌های بزرگ و استرس‌های ناشی از آن نیازمند مدیریت روانی و اوقات فراغت و تفریح هستیم. حالا برخی در این میان کتاب و ورزش، فیلم و سینما را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر سفر رفتن را. در سفر افراد می‌توانند انرژی اولیه را پیدا کنند تا کار‌های روزمره را به عنوان شهروند ادامه دهند. 
ما در زندگی شهری دچار کلاستروفوبیا (تنگناهراسی - نوعی اختلال اضطرابی که باعث ترس شدید از محیط‌های بسته یا شلوغ می‌شود) می‌شویم و برخی در تلاشند تا با سفر از فشار روانی و ترس از شلوغی کم کنند. هر چند متأسفانه در ایران این مشکل حل نخواهد شد، چراکه در تعطیلات نیز ما در جاده‌ها همین مشکل کلاستروفوبیا را شاهد هستیم و در برخی مکان‌ها ظرفیت‌ها کمتر از میزان جمعیت است. مشکلات موجود در مجموع باعث می‌شود افراد محاسبه کنند و بین شادمانی روحی و پیشرفت اقتصادی دچار دوگانگی شوند. 
با جمیع مشکلات و معضلات موجود، یک خانواده چگونه باید دست به انتخاب بزند که کجا بروند و چطور باید جایی را برای سفر انتخاب کنند؟
این جمله از خود من است که به آن رسیدم. من می‌گویم «سفر رفتن یاد گرفتنی است.» برخی موارد به افراد می‌گوییم کتاب بخوانید، اما کتاب خواندن یاد گرفتنی است. شاید برخی معتقد باشند هر کتابی ارزش یکبار خواندن دارد در حالی‌که برعکس، شاید هر کتابی ارزش خواندن ندارد. سفر هم به عنوان موضوعی ذیل اوقات فراغت «یاد گرفتنی» است. بخشی از این یادگیری چگونه رفتن، بخشی چرا رفتن و بخش دیگر کجا رفتن است. ما باید بپرسیم و بدانیم طرف دوست دارد موزه ببیند یا طبیعت یا ترکیبی از این‌ها را؟! باید ببینیم در چه سنی هستند. زوج جوان هستند یا خانواده بچه دارد و باید منویات بچه‌ها را در نظر بگیرند. وظیفه دولت‌ها این است که مکان‌های حال خوب کن و توزیع جاذبه‌ها و مکان‌های سفر متفاوت باشد. در اکثر مواقع وجود دارد؛ اما نیازمند اطلاع‌رسانی است و ما باید بستر خلق سفر را داشته باشیم. تنوع در انتخاب و رفتن به مکان‌های مختلف متفاوت است. برخی ممکن است جایی را انتخاب کنند که دفعه دوم هم تمایل به رفتن داشته باشند و برخی دیگر بر عکس باشند. در واقع برای همه این موارد و سوالات باید چارچوب‌بندی کرد و از مردم سوال کرد و به نسبت پاسخ به آن‌ها پیشنهاد داد و بر اساس همین پرسش و پاسخ‌ها توزیع سفر صورت گیرد. چگونه سفر کردن، به کجا سفر کردن و حتی چرا سفر کردن یاد گرفتنی است و نیازمند آموزش دادن است. 

با توجه به مجموع موضوعات و مد نظر قرار دادن شرایط اقتصادی خانواده‌ها، آیا امکان سفر صرفه‌جویانه وجود دارد یا باید به بهانه گرانی، خانواده‌ها کلاً قید سفر رفتن را بزنند؟
مجموع همکاری‌های موجود در این میان مهم است. مثل استفاده از وسایل نقلیه عمومی همچون قطار شهری، باید به مردم آموزش داده شود که در کاهش هزینه‌ها اثرگذار است. البته که این معضل صرفاً مربوط به کشور ما نیست. مثلاً اینکه افراد خانه‌های خود را در «ایر بی‌ان بی» (یک بازارگاه مجازی در زمینه اجاره مکان‌های اقامتی است.) اجاره دهند بسیار مهم است. شما ببینید چقدر آمار از خانه‌های خالی در ایران وجود دارد که می‌توان به مسافران اجاره داد؟ معمولاً هزینه خانه اجاره‌ای از هتل کمتر است و هزینه سرویس وجود ندارد. موضوع اقامت با توجه به روحیه ایرانی‌ها و سفر به منزل اقوام و دوستان امکان پذیر است. 
راه حل یا پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
اینگونه نیست که صرفاً یک راه حل وجود داشته باشد هرچند ما نیازمند اصلاح برخی فرهنگ و قوانین هستیم تا منتج به افزایش سفر شود. مثلاً می‌توان یارانه سفر ایجاد کرد یا اینکه بازدید از اماکن تاریخی و باستانی را بر اساس آمار بازدید افراد تخفیف‌گذاری کرد. خورد و خوراک هم چندان دغدغه نیست و عمدتاً روحیه ما ایرانی‌ها برای این موضوع سخت نیست. همچنین می‌توان فضا‌هایی را مخصوص کمپ برای خانواده‌ها در نزدیکی شهر‌ها گذاشت که امکانات مناسبی مثل سرویس‌بهداشتی داشته باشد و همه افراد هم در شهر پخش نباشند. در محل کمپ وسیله رفت و برگشت گذاشت و با درآمد شهرداری‌ها چنین شرایطی را فراهم کرد. 

تغییر فرهنگ سفر به سمت لاکچری شدن (و نمایش آن) و سوء استفاده برخی کاسبان از این موضوع چه آسیب‌هایی به اصل موضوع سفر می‌زند و چه تبعاتی برای جامعه دارد؟
من به عنوان فردی که سفر را می‌شناسم نمی‌توانم در مورد موضوع روانشناسی صحبت کنم و این مسئله نیازمند تحقیقات روانی و اجتماعی است که متأسفانه با پرسش و پاسخ از مردم پیش نمی‌رود که به نتیجه خوبی نمی‌رسیم. متأسفانه بخشی از سفر «پز» است که در همه جای دنیا هست و ایران هم مستثنی نیست. اما باید در رسانه‌ها صحبت و فرهنگ‌سازی کرد که چرا باید این پز داده شود. پز سفر را باید مدیریت کنیم تا در ازای آن آرامش روانی و دانش عمومی افزایش یابد. درواقع هزینه سفر باید این آرامش و دانش را به همراه داشته باشد و بینش فرد را افزایش دهد و ما در جامعه وجه تمایز فرد سفر رفته از غیر سفر رفته را تشخیص دهیم به خصوص در مورد افرادی که سفر خارجی می‌روند. ما باید ببینیم افراد بعد از رفتن به مقصد خاص و سفری که داشتند توانستند به نتایج مشخص برسند. ما در سفر رفتن به شدت نیازمند آموزش هستیم تا افراد یاد بگیرند و برای همان سه پرسش اصلی نوع سفر خود را انتخاب کنند.

برچسب ها: سفر ، گردشگری ، سبک زندگی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار